هميشه لبهايتان چون گل محمدي، خندان باد گلخندان |
|||
یک شنبه 6 دی 1394برچسب:سبوی عشق,غزلیات امام خمینی ره,عظیم سرودلیر,من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم, :: 15:41 :: نويسنده : عظیم سرودلیر
این کتاب ترجمه انگلیسی هشت غزل از امام خمینی (ره) با نام سبوی عشق به زبان انگلیسی است. این کتاب نشر جهانی پیدا کرده و در تمام کشورهایی که جمهوری اسلامی ایران نمایندگی دارد توزیع شده است. یک شنبه 6 دی 1394برچسب:فرهنگ اصطلاحات حرم, فرهنگ اسلامی,عظیم سرودلیر,, :: 15:40 :: نويسنده : عظیم سرودلیر
این کتاب شامل اصطلاحات و واژگانی است که در حرم مطهر امام رضا علیه السّلام کاربرد دارند همراه با معادل انگلیسی آن ها یک شنبه 6 دی 1394برچسب:احادیث امام رضا علیه السّلام,عظیم سرودلیر, :: 15:39 :: نويسنده : عظیم سرودلیر
این کتاب شامل احادیث و فرمایشات امام رضا علیه السّلام در مورد مقام و جایگاه ولایت و عترت طاهره علیهم السّلام می باشد. یک شنبه 6 دی 1394برچسب:عظیم سرودلیر,آموزش ترجمه و نگارش متون انگلیسی,, :: 15:34 :: نويسنده : عظیم سرودلیر
این کتاب با عنوان فارسی"معنی در ساخنار" کتاب آموزش درک مطلب، ترجمه و نگارش متون انگلیسی است. نگارنده، موفق به ابداع سبکی در آموزش زبان انگلیسی شده که با این روش افراد تحصیل کرده رشته های گوناگون فقط با آموزشی 40 ساعته مترجم رشته تخصصی خود می شود. این کتاب محتوای آموزشی این سبک آموزشی است. این دوره را خود نویسنده به صورت آنلاین تدریس می کند. پنج شنبه 4 تير 1394برچسب:امام زاده عین و غین,فامنین,امام زادگان استان همدان,امام زادگان شهرستان فامنین,عظیم سرودلیر, :: 22:55 :: نويسنده : عظیم سرودلیر
شجره نامه و تاریخچه ی امام زادگان عین و غین در روستای ازناو (شهرستان فامنین همدان)
بقعه این امامزادگان در بالاى تپّهاى در بخش جنوب شرقى روستاى ازناوه از بخش فامنین و در 80 کیلومترى شمال شرقى شهر همدان واقع شده است. ساختمان بقعه، بنایى مربّع شکل از نوع مقابر چهارضلعى یک طبقه است که در گاهى رو به شمال دارد. ارتفاع بناى آن از بیرون 7/12 متر و ابعاد هر یک از اضلاع آن از خارج، و از داخل 5/6 متر است. دیوار سمت غرب به جهت وجود راه پله، از بقیّة دیوارها ضخامت بیشترى دارد. نقشه مربّع امامزاده در بالا بازدن ترنبههایى به هشت ضلعى و پس از آن توسّط قوسهایى به شانزده ضلعى تبدیل گشته و گنبد در پوشه پیوستهاى بر آن شکل شانزده ضعلى تبدیل گشته است. گنبد از نوع قوس شبدرى تند و کند است (گنبد داخلى، تند و خارجى، شبدرى کند است). پوستههاى گنبد با آجر کارى خفته و راسته ساخته شده و در قسمت میانى، منفذى براى نورگیرى و تهویه دارد. آجر کارى گنبد شبیه آجر کارى بناى مقبره ارسلان جاذب (415 ـ 378 هـ . ق) در خراسان است. فاصله پوستههاى گنبد امامزاده بسیار کم است. با اینکه استوارى و استحکام بنا ناشى از دیوار محکم آن است، اما براى جلوگیرى از دانش گنبد، از فیلپاهاى چسبیده به دیوار استفاده شده است. قطر هر یک از فیلپاها 20 سانتىمتر و ارتفاع دو تا از آنها که بلندترند، به 80/6 متر مىرسد قوس درگاه ورودى هم روى دو تا از این فیلپاها قرار گرفته است. در گاه ورودى بنا در ضلع شمالى آن قرار دارد. این درگاه، در میان یک طاقنماى بزرگ که دو طاق کوچک در جناحین به صورت قرینه دارد. تعیبه شده است. فضاى داخل طاقنماى بزرگ پیرامون ورودى بنا به بخشهایى مساوى و مرتبط به هم تقسیم شده به گونهاى بدیع و زیبا با آجر تراش و طرحهایى گیاهى و هندسى تزیین گردیده است و از نظر شکل کلّى، با نماى ورودى گنبد علویان همدان همانندى دارد. در ضلع غربى دیوار، از درون بنا، راه پلّهاى آجرى قرار دارد که داراى 15 پلّه است. دو تا از پلّهها در انتها به سمت راست گردش دارد که دسترسى به بالاى گنبد را آسانتر مىکند، از طرفى راه ورود به بخش پیشانى (رخ بام) بنا از طریق شش پله است که در گوشه شمال غربى گنبد با آجر ساخته شده است. نوع قوسهایى که طاقنماى درگاه ورودى و طاقنماهاى باریک و مرتفع دارد، از نوع قوس پنج او هفت تند است. قوس طاقنماهاى داخلى و همچنین ترنبهها و راه پله نیز از همین نوع است. در حال حاضر، بناى امامزاده، تزیینات اندکى دارد که شامل آجر کارى نماى بیرونى بنا با طرحهاى چلیپایى و گلبرگ مىشود. نماى داخلى نما فاقد تزیین خاصى است. در وسط بنا، ضریح چوبى سادهاى قرار دارد که عبارتى با جوهر آبى رنگ به تاریخ 1200 هـ . ق بر آن نوشتهاند. «... کاتب الحروف ملا محمّد هاشم همدانى شهر رمضان المعظّم سال 1200». با توجّه به شیوه معمارى مىتوان ساختمان اصلى امامزاده را به قرن هفتم و هشتم هجرى انتساب داد. اهالى روستاى ازنا و براساس نوشته سنگ قبرى که روى آن این عبارت آمده است: المتوفّاى مرحوم شیخ غین فی محرم الحرام... به بناى امامزادهاى که در فاصله 20 مترى شمال غربى امامزاده ازناو (عین) واقع است، امامزاده عین اطلاق مىکنند. سنگ قبر در محوّطه گورستان پیرامون امامزاده ازناو قرار دارد، و تاریخ آن محو گردیده است، احتمالاً تاریخ آن همزمان با تاریخ سنگ قبرى است که توضیح آن در متن بالا آمده است و آن هم به علّت شباهت خطوط هر دو کتیبه سنگ قبرهاست، که خط ثلث مىباشد. ساختمان امامزاده غین بنایى چهار ضلعى است، که با مصالح سنگ لاشه و ملات گل ساخته شده است، بنا داراى گنبدى کم خیز و بدون گریو است. زمان ساختمان دقیقاً مشخص نیست، زیرا کتیبهاى در داخل آن وجود ندارد و تنها سنگ قبرى که نام امامزاده غین بر آن نگارش شده در کنار و نزدیکى بنا قرار دارد. این سنگ قبر به صورت معمول بر روى زمین قرار گرفته و در طى زمان بسیار جابه جا شده است. بناى امامزاده عین و غین به شمارة 1867 و در تاریخ 21/02/1376 به ثبت آثار ملّی و تاریخى رسیده است. نسبشریف: چنانکه اشاره شد، آقاى عراقچیان که مزار امامزاده را توصیف نموده مىنویسد: «علّت اطلاق امامزاده غین بر این بنا و امامزاده عین بر بناى مورد بحث در متن کاملاً مشخص نیست». متأسّفانه عدم مراجعه نویسندگان، و محقّقین آثار باستانى بقاع متبرکه به کتب انساب از یک طرف، و عدم آشنایى آنان به علم انساب از طرف دیگر، باعث شده که این محقّقین به همان ظاهر بقعه اکتفا کنند و کنکاشى دربارة خفته در مزار ننمایند. حال آنکه اگر معلوم شود خفته در مزار کیست، آن وقت معلوم خواهد شد که او چه مقام و ارزشى داشته که چنین بناى با شکوهى براى وى بر پا داشتهاند. چنانکه دربارة امامزادگان همدان در کتاب مزارات تویسرکان و مزارات نهاوند گفته شد، صاحب بن عباد، دختر خود سپهر آزرمیه را به عقد یکى از سادات حسنى که سیّدى بزرگوار، فاضل، و دانشمندى ادیب و شاعر بود، رسانید، که نامش ابو الحسن على الاطروش بن حسین بن على بن حسین بن حسن البصرى بود، او از دختر صاحب فرزندى به نام أبو عباد الحسین روزى شد که حسین داراى چند فرزند من جمله أبوهاشم زید بود، وى نیز صاحب چند فرزند من جمله ابو شهاب علاء الدوله وزیر گردید، و از سیّد علاء الدوله چند فرزند دانشمند و فاضل به دنیا آمدند که من جمله آنان: عین الشرف، و عز الشرف بودند، این دو بزرگوار ریاست معنوى و مادى شهر همدان را به عهده داشته، و مرجع امور مسلمانان همدان بودند. ایشان به جهت علم و تقوى و انتسابشان به امام حسن مجتبى ، و نوادگى صاحب بن عباد وزیر دانشمند شیعى، مورد احترام خاص و عام بودند، از اینرو مکان کنونی که روزى روستاى محل اقامت و استراحتگاه تابستانى آنان بوده وفات یافته و دفن شدهاند. نسب شریف امامزاده عین و غین از قرار ذیل است: عین الشرف و عز الشرف ابنی السیّد الأجل علاء الدوله وزیر ابن تاج الدّین أبیهاشم زید بن حسین ابی عبداللَّه بن ابى الحسن على بن حسین بن على بن حسین بن حسن البصرى بن قاسم بن محمّد البطحانی بن قاسم بن حسن بن زید بن امام حسن . بنابراین این بزرگواران با 13 واسطه به امام حسن مجتبى و با سه واسطه نوه صاحب بن عباد هستند. از آنجاییکه نخستین بار نام و نسبشان را بیهقى متوفّاى 565 هـ . ق اشاره نموده پس معلوم مىگردد آنان تا ثلث اوّل قرن ششم هجرى در قید حیات بودهاند. زیرا کتاب لباب الأنساب در این تاریخ تألیف شده است. شهرت بقعه اوّل به امامزاده عین، به درستى معلوم است، زیرا نام شخصیّت مدفون در آن عین الشرف بوده است، بنابراین ابتداى نام امامزاده بر بقعه اطلاق شده است. شهرت بقعه دوّم به امامزاده غین، با وجود اینکه خفته در مزار عز الشرف است از چند لحاظ قابل ذکر است: 1. شاید به خاطر وجود سنگ قبرى که روى آن مرحوم غین نوشته شده، این مزار به امامزاده غین خوانده شده است. 2. علّت دیگر که مقرون به صحت است، و چنانکه متداول قرون ششم و هفتم و هشتم در بقاع، کتابت نام متوفى به خط کوفى بوده، لذا عز الشرف پس از ساییدگى به غین خوانده شده است. 3. شاید این نامگذارى به خاطر توازن و سادگى در اداء در نام این امامزادگان باشد که گفتن عین و غین راحتتر و دلایل فوق را نیز شامل مىشده است. به هر حال، آنچه مسلم است خفته این دو مزار دو تن از سادات جلیل القدر و عظیم الشأن حسنیاند که در فضل و تقوی از معاریف خاندان حسنی در همدان بودند. منبع: http://shrines.blog.ir علیرضا سرودلیر، مهندس معماری اسلامی فرزند حاج حنیفه، از تبار آقاخانی های کوسه لو (گلخندان فعلی) است. او متعلّق به این خانه در کوسه لو بوده که در حال حاضر نوسازی شده و اثری از این خانه باقی نمانده است. علیرضا یکی از مهندسین اماکن متبرّکه در سامرا است. علیرضا اهل خط و خطّاطی هم هست که اگر نمونه خطش را گیر بیارم حتماً در این پست اضافه می کنم.
مقبوله خوانی مقبوله، سروده ای بود که هر روز هنگام پایان مکتب، خوانده می شد. برنامه به این ترتیب بود که در پایان روز، دو نفر از شاگردها در گوشه ای از مکتب خانه سر پا، کنار هم ایستاده و یک دست در گردن دیگری می اندختند و سروده را با صدایی بلند و آهنگی موزون می خواندند و بقیّه ی شاگردها هم گوش می دادند. پس از خاتمه ی سروده ،شاگردها، با اجازه ی آقا ملّا، یکی یکی، برخاسته و در کنارِ دَر، رو به آقا ملّا و دیگر شاگردها با صدای بلند می گفتند "غَفَرالله لَکم" یعنی "خدا شمارا عفو کند" و آقا ملّا هم می گفت "لَنا وَ لَکُم" یعنی (هم مارا و هم شمارا" و از اطاق خارج می شدند. مقبوله مقبوله ی طاعت و دعا را / خشنودی حضرت خدا را خشنودی جبرئیل اعظم / مجموع ملایک معظّم آن روضه ی پاک مصطفا را / آن مرقد شاه اولیا را مستان توکل صمد را / آسوده ی بستر لحد را بر قوّت پادشاه اسلام / بر دولت حاجیان احرام آنان که به ما ز زندگانی / دارند حقوق آب و نانی یار ب تو زفتنه ها نگه دار / بر ظلمت ظالمان میازار اصحاب طریق راه دین را / ارباب توکّل و یقین را کام دل دردمند ما را / دفع اَلَم و گزند ما را بر مؤمن پاک آل آدم / پیران چهار رکن عالم روح پدران و مادران را / خویشان و عمو ، برادران را این تیغ زبان به خیر رانیم / الحمد به صدق دل بخوانیم ترانه ای جاودانه خواهم سرود
و به ابهت یک راز می نگرم رازی که رهایم کرد از یک دنیا نیاز رازی که از وسعت سبز جان برخاست و مرا تا فراسوی افق های زیبایی رساند و وارهاند از زنجیرهای پوسیدۀ طنازی و جلوه گری من زخمی وامانده در صخره های غفلت و پریشانی باید آشیان خویش را بیابم اوج میگیرم تا آفتاب گمشدۀ خویش تا سپیدی دستان نوازشگر ایمان پس میخوانم این آواز ناز شور برانگیز را تو هم برخیز، به من ملحق شو باید در بیکرانۀ هستی، جایگاه بلند خویش را بیابم با من بیا که پر زنیم تا سبکبالی مرغان غزلخوان دشت حجاب می دانم که آواز من جاودانه خواهد ماند چرا که از چشمۀ زلال معنویت جرعه ای نوشیده ام.
معصومه محمدی سیف - ۱۳٩۱/۱۱/۱۸ ماهنامه پیام زن، خرداد 1391، شماره 243 منبع: http://mohammadiseif.persianblog.ir/post/23/
سه شنبه 23 آبان 1393برچسب:مکتب خانه,کوسهلو,میرزا ابراحیم رحمانی,میرزا نصرالله فرهنگی,میرزا نصیر فرهنگی,میرزا ابراهیم محمدی (ازناوی),میرزا یحیی غلامی, :: 15:47 :: نويسنده : عظیم سرودلیر
مکتب و مکتبخانه اگر حدود 50 سال پیش،در یک پیش از ظهر پاییزی، در کوچه های کوسه لو (گلخندان فعلی) قدم می زدید حتما از درون یکی از خانه های این روستا سر و صدای کودکان و نوجوانانی را می شنیدید که 10 یا 15 نفری سر و صدا راه انداخته بودند و هرکدام برای خودش چیزی را می خواند. یکی قرآن، آن یکی واجبات، دیگری معراج السّعاده و بعضی هم گلستان یا بوستان سعدی و مانند این هارا با صدای بلند می خواندند. ما قصد داریم در این پست شمارا با جزئیات یک مکتب خانه آشنا کنیم. چرا مکتبخانه به وجود می آمد؟ در گذشته، در روستاها، وظیفه ی تعلیم و تربیت کودکان به عهده ی خانواده بود و دولت، عملاً هیچ نقشی در این امر مهم ایفا نمی کرد. بنابراین خانواده ها برای این که فرزندانشان با سواد شده و تعلیم و تربیت اسلامی داشته باشند مکتب خانه تشکیل می دادند و با سپردن فرزندانشان به دست با سوادترین فردی که در آن روستا و یا حتّی در آن منطقه بود وجود داشت به این امر مهم اقدام می کردند. تصویر فوق، صفحات آغازین کتاب "واجبات" است که مرحوم میرزا نصیر، در حدود 60 سال قبل نوشته اند آقا ملّاهای کوسه لو و بازران عبارت بودند از: مرحوم میرزا نصیر فرهنگی (میچینگی)، میرزا ابراهیم رحمانی (بازرانی)، میرزا ابراهیم محمدی (ازناوی) و میرزا یحیی غلامی (بازرانی) ادامه مطلب ...
نگاهی به پدیدهی همسرآزاری، آسیبشناسی و ارائهی راهکار نویسنده: معصومه محمدی سیف - کارشناس ارشد جامعه شناسی -پنجشنبه ٩ امرداد ،۱۳٩۳ دستهای بیدفاع در پشت درهای بسته اشاره همسرآزاری در بسیاری از جوامع مطرح است و بهعنوان یکی از مؤلفههای خشونت خانگی، انواع گوناگونی از آزارهای صورت گرفته نسبت به همسر را دربرمیگیرد. همسرآزاری خشونتی است فیزیکی یا روانی که از طرف یکی از زوجین بر دیگری اعمال میشود و به دو گروه زنآزاری و شوهرآزاری تقسیم میشود که دو پدیدهی کاملاً متفاوت هستند و هریک به سه دستهی زبانی، روانی و فیزیکی تقسیم میشوند. به تعریف سادهتر، همسرآزاری، بدرفتاری با یکی از زوجین به وسیلهی زوج دیگر که انواع مختلف دارد و اغلب به تروما منجر میشود و از آسیبهای جزئی تا ترومای شدید و شکستگی اندامها و دندهها و خونریزی داخلی و آسیب مغزی نیز متفاوت است. خشونت علیه زنان، نوعی بیماری است که در سکوت پیشروی میکند و همهی ملیتها کموبیش به آن مبتلا هستند. گاهی این آزارها بهحدی است که سبب پناهبردن زن به مراجع قانونی میشود. البته گاه زنآزاری بهحدی دلخراش است که قربانیِ آن را باید در بیمارستان و یا در تالار تشریح دید. ادامه مطلب ... دو شنبه 20 آبان 1393برچسب:, :: 15:40 :: نويسنده : عظیم سرودلیر
این یعنی آزادی وجودم را با همۀ تاروپودش به تو می سپارم وجودی که غرق در مرداب طنازیها وپستی ها بود هستی ام را که چند صباحی از آن من بوده است و به خاک زمین دل بسته بودم همه را می خواهم از آن تو کنم میگذرم از جاده های مه گرفتۀ غفلت و گمراهی می رهانم پریشانی لحظه هایم را از دلبستگی ها من گستاخ لحظه ها، اظهار عجز میکنم در برابرت من گمگشته در زنجیرهای وابستگی درمانده در شعله های آتشین خودشیفتگی چو بید می لرزم، اما رخوت را نمی خواهم باید به پا خیزم، چون قاصدکی رها، نه به زلف درخت دل ببندم، نه به آشیان کبوتر ایزدا! با عزمی راسخ میخواهم برای رسیدن به لحظۀ ناب جاودانگی تا تماشای بی نهایت تو، غرق ایمان شوم می دانم خواستن یعنی لحظۀ ناب با تو بودن تا دشت رستگاری، راهی نمانده تو نیز با من بیا، پرواز را بسراییم چون قاصدکی تهی من تهی دستم، اما بهشت از آن من است. معصومه محمدی سیف - چهارشنبه ۱۸ بهمن ،۱۳٩۱ ماهنامه پیام زن، اردیبهشت 1391، شماره 242 برگرفته از وبلاگ http://mohammadiseif.persianblog.ir
سه شنبه 7 فروردين 1394برچسب:كلاس آموزش ترجمه انگليسي در تهران,كلاس آموزش ترجمه انگليسي در تهران,كلاس آموزش ترجمه انگليسي در رشت,کلاس آموزش ترجمه انگلیسی در کردستان,کلاس آموزش ترجمه در منزل شما , :: 13:45 :: نويسنده : عظیم سرودلیر
کلاس اینترنتی آموزش ترجمه و مقاله نویسی انگلیسی
با گذراندن دوره مجازی آموزش ترجمه و مقاله نویسی انگلیسی:
1-مترجم تخصصي رشته تحصيلي یا رشته ی مورد علاقه ی خودتان شويد.
2-مشكل خواندن و درك مطلب متون درسي انگليسي خودرا مرتفع سازيد.
3- موفقيت گذراندن امتحان ورودي کارشناس ارشد یا دكترا را تضميين نماييد.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر با آدرس ایمیل زیر تماس بگیرید.
sarv_press@yahoo.com
آشنایی با اصطلاحات سیاسی 1- پولیتیک : علم سیاست – فن اداره کشور 2- پراگماتیسم : اصالت دادن به عمل در مقابل فکر و عقیده ( ضد متافیزیک ) 3- توتالیتاریسم : اعتقاد به حکومت جمعی و دخالت در کلیه شئون زندگی افراد 4- دموکراسی : حکومت مردم بر مردم
تهیه و تنظیم : سعید خداوردویی کارشناس ارشد علوم سیاسی و دبیر علوم اجتماعی ناحیه 4 آموزش و پرورش قم ادامه مطلب ... حساب سياق در گذشته ي نه چندان دور ، اعداد و ارقام طلبكاري يا بدهكاري را با حساب سياق مي نوشتند. جدول زير اعداد سياق را نشان مي دهد. اگر دوست داريد بدانيد كه پدر يا پدر بزرگ شما چقدر تويانه داده و يا اگر مي خواهيد بدانيد هفت تا كسيه حمام در ليست جهيزيه عروس خانم چقدر قيمت داشته بايد اين حساب را ياد بگيريد. شنبه 30 خرداد 1392برچسب:عظيم سرودلير,گلخندان,قباله قديم,تويانه,لايروبي, :: 12:10 :: نويسنده : عظیم سرودلیر
صورت جهيزيّه يك عروس خانم در تقريبا 70 سال پيش نام عروس و داماد به لحاظ مسايل امنيّتي پوشانده شده
قباله ملك صد سال پيش قرارداد لايروبي چشمه ي گيرچ گولو
گزارش مصوّر از شيره پزان بازران و گلخندان (كوسه لو) مرحله ي نخست: انگور چيني فرارسيدن فصل پاييز براي اهالي بازران و كوسه لو (گلخندان) نويد رخدادي را مي داد كه اين دو روستارا از ديگر روستاهاي منطقه ي پيرامون متمايز مي ساخت- تهيّه ي شير ه ي انگور. انگورهايي كه براي اين منظور استفاده مي شد عبارت بودند از انگور چركينَك و انگور كَرَهْلي. معمولاَ اهالي روستا براي انجام اين كار با هم هماهنگ بودند و متفقاً اقدام مي كردند. آماده سازي كارخانه ي شيره (شيبره كَرخاناسو) نخستين گام اين مرحله بود. در اين مخرحله كارخانه را كه در تصوير زير مي بينيد (دو عكس زير از وبلاك قارلوخ اقتباس شده) با گچ (در قديم) يا با سيمان (امروزه) پردازش مي كنند تا تميز و مرتب باشد. كارخانه داراي دو قسمت فوقاني و تحتاني مي باشد كه در بخش فوقاني انگور هارا انباشته و با لگد كوب كردن آب آن را استخراج و از طريق ناودان به طبقه ي پايين هدايت مي كنند. در طبقه ي پايين، مقداري خاك شيره (نوعي خاك مخصوص كه در منطقه، معمولاً از قاشقا گديك مي آوردند) مي افزايند و پس از مدّتي خاك در داخل آب انگور رسوب كرده و ترشي انگوررا مي گيرد. مرحله ي 2- انگور كوبي آب انگور صاف شده را در ديك هايي كه روي اجاق آتش نصب نموده اند مي ريزند و آتش كوره را روشن مي كنند. مرحله ي 3- ديك بارگذاشتن مرحله ي 4- شيره پزان در تصوير فوق كربلايي اكبر هادي ئي را مي بينيد كه در پاييز سال 13391 سنّت ديرين را احيا نموده است. حاشيه هاي شيره پزان
حاشيه هاي شيره پزان: 1- خودتان بهتر مي توانيد حدس بزنيد كه چايي كه در كنار آتش اجاق شيره پزي دم كشيده باشد چقدر لذّت بخش خواهد بود. البتّه كباب سيب زميني، چغندر، كدو (از نوع تنبل آن) هم خالي از لطف نخواهد بود. كباب بِه هم حسابي خوشمزه خواهد بود. البتّه من فقط تجربه ي خودم را مي گويم شما ديگه خود دانيد. اگر به كامل را داخل ديك سيره پزان بيندازيد و حسابي بپزد، خوردنش كيف دارد. 2- (دَرِ گوشي به بر و بچّه ها) اگر زماني هنگام شيره پزان كنار اجاق قرار داشتيد، آب انگور داخل ديگ ها نزديك پختن كامل، كف مي كند، البته اگر ملاقه را پر كنيد و از هوا دوباره داخل ديك بپاشيد (سووُُرايوز). گرفتن و خوردن اين كف ها، مخصوصا با انگشت دستي كه خوب شسته شده باشد بسيار لذّت بخش است. انواع شيره ها: 1- شيره معمولي: اين شيره را به همان شيوه اي كه توضيح داده شد مي پزند و تقريبا با جوشيده و تبخير هشتاد در صد آب انگور شيره ي انگور درست مي شود. 2- شيره تَنگيره: تنگيره كيسه ي است كه از نخ هايي كه از موي بز تابيده شده، مي بافند. هنگام شيره پزان اين كيسه را پر از بوته هاي وَرَك نموده و آب انگور را از آن عبور داده و تصفيه مي كنند و سپس مي پزند. اين نوع شيره، بسيار زلال و خوشمزه مي گردد. 3- شيره ي بيختِيان: اين شيره همان شيره ي معمولي است فقط بسيار جوشانده و غليظ مي كنند كه مانند عسل مي گردد. 4- شيره ترش: اگر به آب انگور، خاك شيره نزنند و آن را بپزند شيره ي به دست آمده ترش مزه خواهد شد. اين نوع شيره را براي درست كردن شربت انگور استفاده مي كنند. 5- ريچال: اگر در داخل شيره هنگام پختن ميوه هايي مانند بِه يا گلابي پاييزه كه خوب نرسيده باشد (يعني سفت باشد) خرد نموده و بريزند كه خوب بپزند، ريچال درست مي شود كه مانند مرباي به است و لي با مزه و خاصيتي بسيار بهتر از مربا.
مصارف شيره ي انگور: 1- به عنوان نان خورش سفره (در گذشته معمولا اهالي روستاهاي بازران و كوسه لو در صبحانه، لقمه ي نانشان را به شيره زده و ميل مي نمودند. البتّه اگر اندكي روغن حيواني هم آن را همراهي مي نمود كه ديگر نورٌ علي نور مي شد. 2- در پختن حلوا 3- تهيّه شربت سر سفره، به جاي نوشابه (اگر با اندگي سركه مخلوط شود بسيار خوشمزه خواهد شد) 4- در تهيّه ي قاووت و باسلوق 5- در پختن انواع شيريني ها
با تشكر از آقاي نورالدّين هادئي كه عكس هارا فرستاده اند. شنبه 11 آذر 1391برچسب:آقا مولّا داد,بازيهاي محلّي,فرهنگ مردم,كوسهلو,بازران,عظيم سرودلير,, :: 12:35 :: نويسنده : عظیم سرودلیر
كوسه لي اوشاخلارينون اويون ايوناماسي "بازي هاي بچّه هاي كوسه لو" آقامولّا داد! در بازي آقاملّا داد، بچّه ها به دو گروه تقسيم مي شدند. براي هر گروه يك رئيس مشخص مي شد. رئيس دو گروه، پِشْكْ مي انداختند. پشك به نام هر گروه كه مي افتاد آن گروه پراكنده مي شدند و در جاهاي مختلف پنهان مي شدند. گروه ديگر در يك جا جمع مي شدند و به صورت دايره وار روبروي هم نشسته وسرهاي خودرا پايين انداخته و چشمهايشان را مي بستند تا نبينند كه اعضاي گروه مقابل كجا پنهان مي شوند. رئيس گروه پنهان شده كه به صحّت نشستن و چشم بستن گروه مقابل نظارت مي كرد، خودش به عنوان آخرين نفر پنهان مي شد و آمادگي گروهش را با صداي بلند به اطلاع رئيس گروه نشسته مي رساند. در اين موقع گروه نشسته بايد همچنان مي نشستند و حق بلند شدن و دفاع از خودشان را نداشتند. رئيسشان بايد مي گشت و يكي از اعضاي گروه پنهان شده را پيدا مي كرد و دستش را به او مي زد. در اين مدّت ديگر اعضاي گروه پنهان شده مي توانستند از كمينگاه خارج شده و بچّه هاي نشسته را با كشيده هاي دست از ناحيه ي كتف و قولنج كتك كاري كنند بچّه هاي گروه نشسته فقط حق داشتند با صداي بلند فرياد بكشند "آقا مولّا، داد!" و با اين ترتيب رئيسشان را آگاه سازند تا بيايد هم آن هارا از كتك خوردن نجات دهد و هم دست به عضو گروه مقابل زده و گروهش را از نشستن و كتك خوردن رهايي بخشد، كه البتّه با آمدن رئيس گروه نشسته گروه مهاجم هم فرار مي كردند و گير نمي دادند. گاهي هم مي شد كه گروه مهاجم اصلاً پنهان نمي شدند، بلكه در اطراف پراكنده شده و آماده حمله مي شدند. گاهي هم به صورت دستجمعي يورش مي بردند و رئيس گروه نشسته را گيج كرده و از هرطرف به گروه نشسته حمله كرده و كتك مي زدند. فِرزي و چالاكي رئيس گروه نشسته در اين بازي نقش تعيين كننده اي داشت. اگر زبر و زرنگ بود در همان دقايق اوّليّه يكي ازعضاي گروه مخالف را گير آورده و با زدن دست خود به او گروهش را از زمين بلند مي كرد و گروه مقابل را مي نشاند. مزاياي اين بازي: 1- دويدن زياد و ورزش فيزيكي 2- ايجاد حس مسئوليت جمعي و تربيت غير مستقيم آمادگي براي دفاع از جامعه 3- تمرين فرماندهي و فرمانبري در اداره ي يك جامعه 4- اتّحاد و همبستگي 5- تلاش براي رهايي از مشكل به جاي عذر و بهانه آوردن و برخورد انفعالي. 6- تقويت هوش و استعداد نوجوانان از طريق به كار بستن در صحنه ي واقعي 7- تربيت نوجوانان براي مديريت جامعه با احساس مسئوليت در مقابل آن ها
لطفا نظر بدهيد: " به نظر شما كداميك بهتر است؟ به زبان فارسي يا به زبان تركي خودمان؟"
جمعه 21 مهر 1391برچسب:كوسهلو,گلخندان,فامنين,همدان,بازيها,فرهنگ مردم,, :: 7:42 :: نويسنده : عظیم سرودلیر
كوسه لي اوشاخلارونون اويون اويناماقو گيزلانپاچ اوشاخلار ايكي گروه اولاردولار. هر گروها بير نفر بويوگ اولاردو. اوّل كه ايسترديلَر بولونه لَر، ايكي بويوك لَر دوراردولار كيناردا، بير بير يانوندا. اوشاخلاردا ايكّي ايكّي بير بيري اينَن قولّارونو سالاردولار بير بيرينين بوينونا. گيدَرديلَر كنارا. اوز ايچلَريندَه هر بيريسينه بير آد قوياردولار. مَثَلاً بير اولاردو آرمود، بيري اولاردو آلما. اوندا صورا ايلَه اوجور قول بويون گَلَرديلَر يويوك لَر روباروسوندا دوراردولار. باهم ديئَرديلَر " آقالار آقاسو!" بويوك ْلَر ده بيردَن ديئَرديلَر "بويوك لَر آقاسو!" دالوجا، اوشاخلار ديئَرديلَر "كيم ايستيري آرمود، كيم ايستيري آلما؟" بويوك لَر كه خبرلَري يوخودو هانسي آلمادو، هانسو آرمود، بيري ديئَردي "من ايستيرَم آلما." بيريسي ده ديئَردي " من ايستيرم آرمود." او كه آدو آلمايودو گيدَردي اوّل ديئَن بويوك دسته سينه، او كه آدو آرمودودو، گيدَردي ايّكيمجي ديئَن بويوك دسته سينه. بوجورلوقونان اوشاخلار اولاردولار ايكي دسته. دسته لَر تعيين اولاندان صورا، ايكي بويوك لَر پوشك آتاردولار. پوشك هركسه دوشسه، او بويوك، اوزو و دسته سي گوزلَريني يوماردولار. اوبيريسي دسته گيدَرديلَر گيزله نَرديلَر. گوزله ريني يومانلارون بوگو، هي اوجادان سوروشاردو "گَلَك؟" اگر اوبيريسي دسته نين هاموسو گيزلَنميش اولسايدولار، بويوكلُري ياواش جا ديئَردي "گَلين." اوندا اولار گوزلَريني آچاردولار و دولاناردولار تا گيزله نَن لرين هاموسونو تاپاردولار. هاموسو تاپولاندان سورا اوبيرسي دسته گوزونو يوماردو، بو بيريسي دسته گيدَردي گيزلَه نَردي. بوجور اوياناردولار تا يورولاردولار. كوسه لي اوشاخلارونون اويون اويناماقو مَنتَه مَننَه ييغيلَرديلَر اوشاخلار پُشك آاتاردولار. پُشك هر كسه دوشسَه او اولاردو مَنتَه. مَنتَه دوراردو اورتادا، قالان اوشاخلار اونون دور و وَرينده قاچاردولار اويان بويانا. فرصت آختاراردولار كه اَللَريني وورالار مَنتِيَه. هر كس كه اليني وُرسايودو دِئيَردي "منته مننه" اوندان قاچاردو كه منته نين الي اونا دگمِيَه. منتَه گَرَگيدي بير نفره اليني وُرا تا اوزو قورتولا. هركسه اليني وُرا بيلسه ايدي او اولاردو منته، قاباخداكو منته قاروشاردو اوشاخلارا. بوجور اويانردولار تا كه يورولاردولار. بو اويونون فايداسو: 1- بير ايكي ساعات تند قاچاردولار كه اوزو بير بويوك ورزش ايدي و باعث اولاردو كه اوشاخلاق زبر و زيرنگ اولالار و آيرو ايش لرينده ده تنبل ليگي قويالار كنارا. 2- جد و جهد ايدرديلر كه آيري آدامون الي اولارا دَگميَه بنابراين چوخ با هوش اولاردولار. 3- حالت دفاع و يوريشي تمرين ايدَرديلر 4- جمعينَن ايشلرديلر و اورگةنَرديلر كه جَمعَه قاروشان اولالار، كيز اولمويالار. كوسه لي اوشاخلارونون اويون اويناماقو اوشاخلار پايوزدا، قيش ده يِئغيلاردولار دادم لاردا كوچه لَرده جور وَه جور اويون اويناردولار. اويون لارون بيريسي بويودو...
مرديم سَني كيم آپاردو
اوشاخلار يِئغيلاردولار بير يِئره، بير نفر اولاردو "چاقوران". بير نفرده گِئدَردي دوراردو دامون اَولين ده، بير گادوم قاباخ دا و گوزونو يوماردو. اوننان صورا بير نفر ياواش جا گِئدَردي دوراردو اونون دالون دا، آمّا بير جور گِئدَردي كه گوزونو يومان بيلمَزدي او كيم دي. دال دا دوران ياواش جا بيرماقونون اوجونو قوياردو گوزونو يومانون قولونجو آراسونا. چاقوران كه كناردا دوراردو، چاقوراردو "گوزويو آچ گِت!" گوزونو يومان ياواش حا گوزونو آچاردو، ياواش ياواش دوشَردي يولا آمّا حقّي يوخودو دالونا يا اويان بويانا باخا. چاقوران، چاقوراردو "مرديم سَني كيم آپارورو؟" قاباخ دا گِئدَن گَرَگيدي حَدس وُرا كه دالين داكي اوشاخ كه فقط بيرماقونون اوجو او نون قولونجو آراسوندايودو و اونون دالوجا گيديردي كيم دي. دِيَردي، مَثَلاً " عينعلي دي" اگر حدسي درست اولسايودو، اوردان كه آدونو دّئميشدي تا دامون اوّلينه جَه كه اوردان يولا دوشموشدو مينَردي اونون دالونا. آمّا اگر اشتباه ديميش اولسايودو، دالوندا گَلَن مينَردي اونون دالونا و گَرَگيدي آپارا. (سيز ده يازون يولّايون قوياخ وبلاگا) پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:بازران,گلخندان,كوسهلو,فامنين,عظيم سرودلير,, :: 23:11 :: نويسنده : عظیم سرودلیر
مسجد جامع بازران
مسجد جامع بازران از بناهای مربوط به دوره قاجاریه می باشد این مسجد در روستای بازران از توابع بخش پیشخور تجرک شهرستان فامنین واقع شده است .بنا مربع شکل و حدود صد متر مساحت دارد مصالح آن بیشتر سنگ و خشت خام می باشد بنا از بیرون آجر کاری شده است و واضح است که بعدها این تغییرات صورت پذیرفته است داخل مسجد ستونهایی به صورت گوشواره ای و موازی کار شده و طاق آن نیز گچکاری ساده ای بر روی آن انجام شده است. برگرفته از وبلاگ "شهر زيباي فامنين" با مديريت جناب آقاي حاتم گويا دو شنبه 27 شهريور 1391برچسب:عظيم سرودلير,كوسهلو,گلخندان,داستان,درويش,, :: 10:22 :: نويسنده : عظیم سرودلیر
بويوك (داستان) آن روز، مَشدی از دیدار خواهرش، فاطمه سلطان که در روستای آغگول شوهر کرده بود بر می گشت. هوای پائیزی سردی بود. روستاي کوسهلو در منطقه سردسیری قرار داشت با سرماي استخوان سوز زمستاني، پائیز ی سرد، بهاری با بادهای خنک، و تابستانی با نسیم چهره نواز. آفتاب در حالي كه هنوز چشم از روستا و اهالی آن بر نميداشت و صورتش از شرم به سرخی گرايیده بود با عجله به پشت کوه های سنگلاخی قيلّي دَرّه سُر می خورد و با بيميلي همهي کسانی را که كارشانرا دیرتر تمام کرده بودند در تاریکی، تنها می گذاشت. مَشدی سَر و روی خودرا با شالگردن بلند پشمی سفید رنگی که مادرش زمستان گذشته کنار کرسی بافته بود حسابی پیچیده بود و پاهای بلند و كشيدهاش هماهنگ با هم از دوطرف پالان اُلاغ سپید رنگش به دو طرف باز میشدند و با شدّت و عجله با هم به دو طرف شکم حیوان زبان بسته ميخوردند و پاشنهي کَلَشهایش[1] از زیر شکم اُلاغ بهم می خوردند و هماهنگ با نیم تنهاش كه به عقب و جلو حركت ميكرد، بر سرعت اُلاغ می افزود. [1] کفش هايی که کَف آنها از لاستیک کهنه ماشینها درست شده و رُویَه اشرا هم خود مَشدی زمستان سال گذشته از نخ سفید بافته بود.
ادامه مطلب ... آيا هنوز هم بايد ني غربت و تنهايي نواخت؟ آنان كه باز گشته اند خواهند ماند؟ يا باز هم خواهند رفت و يزدان را با نواي ني اش تنها خواهند گذاشت. كاش مي شد شما هم از همين جا صداي سوزناك ني اش را مي شنيديد! جمعه 1 ارديبهشت 1391برچسب:حاج حنيفه,امامزاده عبدالله,كوسهلو,گلخندان,سرودلير,امام زاده,فامنين,همدان,, :: 19:51 :: نويسنده : عظیم سرودلیر
دست نوشته ي(1) حاج حنيفه در داخل امام زاده عبدالله كوسه لو.
دست نوشته ي(2) حاج حنيفه در داخل امام زاده عبدالله كوسه لو.
اين هم يادگاري ديگري از حاج حنيفه (همان مشدل دوران كودكي) كه پس از مشاهده آثار پدرش در داخل ساختمان امام زاده عبدالله از همت پدرش در حيرت فرو رفته است (عليرضا سرودلير آخرين فرزند حاج حنيفه كه الأن مهندس معماري است) شنبه 17 دی 1390برچسب:قرآن,ترجمه قرآن,جالب ترین,عظیم سرودلیر,قیزیل داغ لار,گلخندان,کوسه لو,مشهد,خراسان,, :: 13:46 :: نويسنده : عظیم سرودلیر
جالب ترین سایت قرآنی
2- ابتدا زبان ترجمه مورد نظر (حدود 25 زبان) را از ستون مربوطه انتخاب ميكنيد. سپس با قرار دادن فلش ماوس بر روي هر آيه ترجمه آيه بطور خودكار نشان داده ميشود . جالب است كه چندین ترجمه فارسي در اين سايت گنجانده شده منجمله (مكارم شيرازي – فولادوند – آيتي – انصاريان – الهي قمشه اي) اگر هم ترجمه كامل را بخواهيد گزينه ترنسليشن را از بالاي صفحه انتخاب ميكنيد
3- امكان پخش هر آيه با صوت قاريان مختلف (قابل انتخاب از ستون مقابل)
4- ضمناً در ستون انتخاب قاريان، در پايين ترين قسمت می توانید ترجمه هر آيه را به زبان انگليسي و فارسی بشنوید
جمعه 6 آبان 1390برچسب:كوسهلو,بازران,عظيم سرودلير,گلخندان,ازناو,همدان,فامنين,, :: 18:27 :: نويسنده : عظیم سرودلیر
بناي مشهور به امامزاده عين (ازناو همدان( سردر تاريخي هنري امام زاده عين
معماري ايران در دوره اسلامي از غناي بالايي برخوردار است و در سراسر گستره عظيم و پهناور آثاري بديع و زيبا از اين معماري را ميتوان مشاهده کرد. يکي از نمودهاي برجسته معماري، ساختن آرامگاه براي بزرگان و پيشوايان ديني است، که بيگمان از همان قرون نخستين اسلامي مرسوم گرديده است. نمونهاي از آثار معماري آرامگاهي، بناي مشهور به امامزاده عين در روستاي ازناو بخش فامنين است که در 80 کيلومتري شمالشرقي همدان واقع شده است. ادامه مطلب ... اين جا روستاي گلخندان، كوسه لوي سابق، زادگاه شخصيّت هاي قيزيل داغ لار است. اين روستاهمان جاست كه اذان افطار و مناجات سحري اش را عبدالله مي خواند، روضه هاي ماه محرّم آن را علي احمد، نوحه هاي سينه زني اش را جعفر، اكبر، غلام حسين،..مي خواندند. اين جا ميرز نصير،ميرزا يحيي، ميرزا ابراهيم مكتب داري مي كردند، ترسّل مي نوشتند تا جوان ها وقتي بزرگ شدند بتوانند نامه نوشته و دادخواهي كنند، واجبات مي نوشتند تا بچّه ها بتوانند اعمال دينيشان را درست انجام دهند، در مسجد همين روستا، نداي جوشن كبير، مجير، افتتاح را مشدي حبيب ا لله و مشدي حنيفه در مسجد سر مي دادند. در ميدان تعزيه خواني اش، نقي حضرت عبّاس مي خواند، ميرزا محمد آقا، امام حسين مي خواند، و ولي الله ياتاني شمر خواني مي كرد. در اطاق هاي گلي همين روستا مردم دل و جكر پروار زمستانيشان را براي قرآن خوان ها طبخ مي كردند تا امواتشان نيز سهم خودرا از گوسفندانشان ببرند. ميوه هاي سر درختي اين روستا با پول مبادله نمي شد، هيچ كس بابت غذا و خوراكي پول نمي گرفت، درب خانه ها به روي هيچ كس بسته نبود. بانوان همين روستا، هم ماماي هم بودند، هم شريك شادي و غم، و هم يار و مددكار زندگي . اين جا مرحوم حاج شيخ ميرزا علي بدون اين كه توقّع پاكت داشته باشد در سرماي زمستان حاضر مي شد و مردم را با دين و آيين اصيل اشنا مي ساخت. اين جا بچّه همه با هم بازي مي كردند. البتّه بازي تنها كه نه بلكه تمرين زندگي.در همين روستا، خواندن را با هو الفتّاح العليم شروع مي كردند، با قرآن ادامه مي دادند، از معراج السّعاده اخلاق اسلامي فرا مي گرفتند و با حلية المتّقين آداب زندگي را. اين جا ...... درباره وبلاگ آرشيو وبلاگ پيوندها نويسندگان |
|||
|